واژه دیجیتال مارکتینگ این روزها زیاد به گوش میرسد، ولی پشت این کلمه چیست؟ چرا کسب و کارها برای حفظ سهم بازار خود و جذب مشتریان بیشتر به آن احتیاج دارند؟ کسب و کارهای پیشرو چگونه با آن توانستهاند رقبا را از میان برداشته و رهبر بازار شوند؟ رشته دیجیتال مارکتینگ چیست و چگونه میتوان دراین دوره شرکت کرد؟
هر روزی که میگذرد، شاهد رشد بیشتر کسب و کارهای آنلاین هستیم. شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، مردم را به سمت کسب و کارهای آنلاین و عرصه دیجیتال آورده است. هر روزی که میگذرد، باید بیشتر به معنی دیجیتال مارکتینگ فکر کرد. اگر ۱۰ سال پیش به شخصی میگفتند که تا چند سال آینده یک فروشگاه ساعت با تنها ۵ میلیون سرمایه میتواند ماهی ۲۰ میلیون درآمد داشته باشد، قطعا تعجب میکرد و میخندید. هیچ فردی فکرش را هم نمیکرد که کل آینده کسب و کار به یک گوشی همراه ختم شود!
یکی از نکات مهمی که باید همواره به آن توجه داشت این است که جامعه بهسرعت در حال تغییر است. این تغییرات قطعا در حوزه بیزینس هم رخ میدهد. وقتی صحبت از تغییرات کسب و کارهای نوپا صحبت میکنیم، باید حتما درباره واژه بازاریابی دیجیتال بیشتر فکر کنیم. پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که رشد کسب و کارها و سبک بازاریابی آنها، دستخوش یکسری تغییرات شده است.
همه چیز درباره دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ در ایران یک حوزه پویا و در حال توسعه بوده که به سرعت در حال تغییر است. برای موفقیت در این زمینه، باید به طور مداوم در حال یادگیری و تطبیق با تکنولوژیها و روندهای جدید باشید. این شامل استفاده از دادهها و تکنولوژی برای ایجاد تجربیات مشتری شخصیسازیشده و معنادار است.
معنی دیجیتال مارکتینگ به استراتژیها و تکنیکهایی اشاره دارد که برای جذب و نگهداشتن مشتریان از طریق دیجیتال مدیا به کار برده میشوند. این شامل تحلیل دادهها و استفاده از اطلاعات بهدستآمده برای بهبود استراتژیهای بازاریابی است.
همه این تغییرات، حاصل تمایل مخاطبان و مشتریان هستند. در واقع کسب و کارها به سمت و سویی میروند که مردم به آن طرف سوق پیدا میکنند. در ادامه مطلب میخواهیم خیلی عمیقتر با دیجیتال مارکتینگ آشنا شویم.
اگرچه رشته دیجیتال مارکتینگ در دانشگاه آزاد یا دیگر دانشگاهها هنوز در ایران جای خود را پیدا نکرده اما مراکزی مانند آکادمی دهبان، این رشته را برای علاقهمندان به طور جامع آماده کرده است.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ که گاهی اوقات به عنوان بازاریابی آنلاین نیز شناخته میشود، شامل تمامی تلاشها و استراتژیهای بازاریابی است که از طریق ابزارهای دیجیتالی و پلتفرمهای آنلاین اجرا میشوند. این نوع بازاریابی از تکنولوژیهای مختلفی برای رسیدن به مخاطبان هدف، از جمله ایمیل، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، و وبسایتها استفاده میکند.
با معنی دیجیتال مارکتینگ بیشتر آشنا شوید
شاید اگر تا چند سال پیش از فردی میپرسیدید که رشته دیجیتال مارکتینگ چیست، چیزی از صحبتهای شما متوجه نمیشد. اما امروزه این سبک از بازاریابی، یکی از ارکان اصلی هر کسب و کاری محسوب میشود. دیجیتال مارکتینگ، به بازاریابی و معرفی محصولات یک کسب و کار از طریق ابزارهای الکترونیکی گفته میشود. در همین قسمت لازم است توجه کنیم که این سبک نوین بازاریابی آنقدری که بقیه افراد فکر میکنند، جدید و نوپا نیست.
شاید جالب باشد بدانید اولین باری که بازاریابی دیجیتال اجرا شد، به بیش از ۱۰۰ سال گذشته برمیگردد. حدود سال ۱۹۰۶ میلادی این ابزارهای الکترونیکی برای اولین بار به کمک بشر آمدند. در آن زمان، رادیو حدود ۱۰ سال بود که اختراع شده بود. در آن زمان افرادی توانستند از طریق رادیو، بلیطهای یک کنسرت اپرا را بفروشند. هیچکس در آن زمان نمیدانست که دقیقا چه اتفاقی افتاد. نکته مهمی که وجود دارد است که بلیطهای آن کنسرت، توسط دیجیتال مارکتینگ به فروش رسید.
تعریف بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال به فرایند طراحی، اجرا و مدیریت کمپینهای بازاریابی که از طریق دستگاههای دیجیتالی انجام میشوند، اشاره دارد. این نوع بازاریابی به برندها این امکان را میدهد که با مشتریان خود در زمان واقعی تعامل داشته باشند و پیامهای شخصیسازیشدهای را بر اساس نیازها و علایق آنها ارسال کنند.
نقش دیجیتال مارکتینگ در یک کسب و کار چیست؟
در حالی که بازاریابی سنتی ممکن است از طریق تبلیغات چاپی، ارتباطات تلفنی یا بازاریابی فیزیکی همچنان وجود داشته باشد، دیجیتال مارکتینگ همان طور که اشاره شد میتواند به صورت الکترونیکی و آنلاین کار کند. بدین معنی که فرصتهای بسیار بیشتری برای برندها جهت دسترسی به مشتریان وجود دارد که شامل ایمیل، ویدیو، شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو میشود.
در این مرحله، آشنایی با رشته دیجیتال مارکتینگ برای بیزینس شما و آگاهی از برند بسیار حیاتی است. به نظر میآید که امروزه تمامی برندهای دنیا حداقل یک وبسایت را دارند و اگر این طور نباشد، حداقل در شبکههای اجتماعی حضور دارند یا دارای یک استراتژی تبلیغاتی دیجیتال هستند. امروزه محتوای دیجیتال و بازاریابی انقدر رایج شدهاند که مشتریان به این شیوه به عنوان راهی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد برندها هستند و انتظار آنها را میکشند.
در نتیجه تمام این صحبتها، برای داشتن توان رقابتی به عنوان یک صاحب بیزینس، باید حداقل یک سری از جنبههای دیجیتال مارکتینگ را در آغوش بگیرید. از آن جایی که دیجیتال مارکتینگ آپشنها و استراتژیهای بسیار زیادی دارد، میتوانید نوآوری بیشتری به خرج داده و تاکتیکهای بازاریابی مختلفی را با بودجه مشخص امتحان کنید.
با دیجیتال مارکتینگ همچنین میتوانید از ابزارهایی مانند Analytics Dashboard برای نظارت بر موفقیت و نرخ بازگشت سرمایه کمپینهای خود بیشتر از کاری که میتوانید با تبلیغات سنتی محتوا مانند بیلبوردها یا تبلیغات چاپی، بدست آورید.
دیجیتال مارکتینگ شامل چیست؟
دیجیتال مارکتینگ شامل یک طیف وسیعی از فعالیتها میشود که هدف آنها جذب، تعامل و تبدیل مخاطبان آنلاین است. این فعالیتها شامل بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی شبکههای اجتماعی، بهینهسازی موتور جستجو (SEO)، و بازاریابی تأثیرگذار میشوند .اگر بدانید مبانی رشته دیجیتال مارکتینگ چیست، میتوانید به راحتی کسب و کارخود را با استفاده از آن ارتقا دهید.
کار دیجیتال مارکتینگ چیست؟
کار دیجیتال مارکتینگ به فعالیتهایی اشاره دارد که برای جذب، تعامل، و تبدیل مخاطبان در فضای آنلاین انجام میشود. این شامل توسعه استراتژیهای بازاریابی، اجرای کمپینها، و تحلیل نتایج به منظور بهبود مداوم است.
تبلیغات دیجیتال مارکتینگ چیست؟
تبلیغات دیجیتال مارکتینگ به استفاده از پلتفرمهای آنلاین برای ترویج محصولات و خدمات میپردازد. این شامل استفاده از تبلیغات پرداختشده در شبکههای اجتماعی، تبلیغات کلیکی (PPC)، و بازاریابی محتوا میشود. هدف از این تبلیغات، افزایش دید و آگاهی برند و همچنین تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان است.
آیا دیجیتال مارکتینگ برای تمامی بیزینسها جواب میدهد؟
دیجیتال مارکتینگ میتواند برای هر بیزینس در هر صنعتی جواب دهد. بدون توجه به چیزی که بیزینس شما میفروشد، دیجیتال مارکتینگ همچنان شامل ایجاد پرسوناهای خریدار شما برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای با ارزش آنلاین با توجه به این نیازها میشود. اگرچه این بدین معنی نیست که تمامی بیزینسها باید یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ را به شیوههای مشابه یکدیگر پیادهسازی کنند. در رشته دیجیتال مارکتینگ در دانشگاه علمی کاربردی و یا در آکادمی دهبان تمام این موارد آموزش داده میشوند:
· دیجیتال مارکتینگ B2B
اگر حالت بیزینس شما B2B است، فعالیتهای دیجیتال شما بیشتر حول محور ایجاد سرنخ آنلاین است با هدف این که کسی با مسئول فروش شما صحبت کند. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل با کیفیت ترین سرنخهای آنلاین برای تیم فروش شما از طریق وبسایت و کانالهای دیجیتال حمایت کننده دیگر است.
علاوه بر وبسایت، بهتر است که فعالیتهای خود را روی کانالهای بیزینس محور مانند لینکدین متمرکز کنید جایی که دموگرافیک شما، بیشتر زمان خود را در آن جا سپری میکند.
· دیجیتال مارکتینگ B2C
اگر حالت بیزینس شما B2C است، با توجه به نقاط قیمتی محصولات شما، معمولاً هدف نهایی فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ شما جذب مردم به سمت وبسایت و تبدیل کردن آنها به مشتریان بدون نیاز به صحبت کردن با تیم فروش استد.
به همین دلیل، معمولاً خیلی لازم نیست که تمرکز خود را روی ایجاد سرنخ به معنای واقعی خود بگذارید و بهتر است بیشتر تمرکز شما روی ایجاد یک خرید مناسب باشد، از لحظه ای که کسی وارد سایت شما میشود تا لحظه ای که خرید انجام میدهد.
این معمولاً بدین معنیست که قابلیتهای محصولات شما در محتوا باید در نقاط بالایی قیف بازاریابی باشد چیزی که در B2B معمولاً در مراحل پایینتر است، همچنین شما نیاز به ایجاد فراخوان عملهای (Call to Action) قویتری نیز دارید.
برای کمپانیهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست معمولاً میتوانند ارزش بیشتری نسبت به پلتفرمهای بیزینس محور مانند لینکدین داشته باشند.
مزایای دیجیتال مارکتینگ
در این قسمت میخواهیم با تعدادی از مزایای رشته دیجیتال مارکتینگ آشنا شویم.
- اولین مزیت این شاخه، قابلیت اندازهگیری دادهها و معیارها است. شما میتوانید در این علم، تعداد مشتریها، بازدید روزانه، بازدهی تبلیغات، آمار فروش خود را بررسی کنید.
- مزیت بعدی این شاخه این است که دقیقا مطابق میل مردم است. یعنی شما جایی هستید که مردم میخواهند باشند! از طریق این ویژگی، میتوانیم به قدرت این شاخه پیببریم.
- همچنین باید توجه داشتهباشید که فعالیت در این شاخه نیازمند هزینههای سنگین نیست. حتما به تفاوت هزینه تبلیغات در گوگل و صداوسیما توجه کنید تا منظورمان را راحتتر متوجه شوید.
- شما در بازاریابی دیجیتال، با دریایی از مشتری طرف هستید! کمتر کسی است که در یکی از شبکههای اجتماعی اکانت ندارد یا برای یافتن پاسخ سوالاش به گوگل سر نمیزند.
- مزیت بعدی، نرخ تبدیل بالا است. شما میتوانید با تولید محتوای جذاب و کاربرپسند، اکثر بازدیدکنندگان خود را به مشتری تبدیل کنید.
- دیجیتال مارکتینگ، کسبوکار شما را برای آینده میسازد. همانطور که میدانید، همه چیز در جهان در حال تغییر است. پس اگر نمیخواهید در این رقابت عقب بمانید، از ابزارهای آن نهایت استفاده را ببرید.
تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی (آفلاین) چیست؟
بازاریابی کلاسیک را «تسهیلگری» برای پیشبرد فعالیتهای اقتصادی میدانند و آن را به عنوان علمی که به بررسی نیازهای مشتری و حتی ایجاد نیاز خاصی میپردازد و بعد با معرفی و عرضه یک محصول، آن نیاز را تامین میکند، معرفی میکنند. با این حال تفاوت بازاریابی کلاسیک و دیجیتال هم ماهوی و هم ابزاریست، بازاریابی جاذبهای و بازاریابی محتوا مشخصا از دل بازاریابی دیجیتال برخواستهاند و ابزارها و کانالهای دیجیتال مارکتینگ، صرفا به همین حوزه تعلق دارند.
از نگاهی دیگر نسبت «بازاریابی دیجیتال» به «بازاریابی کلاسیک» نسبت «موبایل» به «تلفن ثابت» است. در ابتدا موبایل وسیله ای جانبی و حتی اضافی نسبت به «تلفن ثابت» تلقی میشد. با این حال و با رشد تکنولوژی موبایل و آشکار شدن ظرفیتهای حقیقی این ابزار، موبایل نه تنها تلفن ثابت، بلکه مدل ذهنی افراد و سبک زندگی آنها را هم تغییر داد و اکنون به نظر میرسد که این تلفن ثابت است که در برابر موبایل وسیله ای جانبی و اضافه به نظر میرسد.
پیش بینی ما این است که ظرف چند سال آینده واژه «مارکتینگ» جای واژه «دیجیتال مارکتینگ» را بگیرد، ولی به این معنا که دیجیتال مارکتینگ آنقدر جایگاه خود را مستحکم و تحمیل کند که واژه «مارکتینگ» و بار معنایی و هویت و تعریف آن را از آن خود کند و مثلا وقتی میگوییم «مارکتینگ» انگار منظورمان همان «دیجیتال مارکتینگ» است؛ چنانکه وقتی میگوییم «تلفن» منظورمان همان «موبایل» است و نه تلفن ثابت!
به طور کلی فضای دیجیتال مارکتینگ، فضایی منعطفتر، خلاقانهتری داشته و به خصوص برای کسبوکارهای کوچک با بودجه تبلیغاتی اندک فضای نفس کشیدن فراهم میکند.
دو ستون اصلی دیجیتال مارکتینگ بازاریابی آنلاین و آفلاین هستند. در مورد بخش آنلاین مارکتینگ در ادامه مقاله مفصل صحبت خواهیمکرد اما بهتر است قبل از آن، ببینیم آفلاین مارکتینگ چیست و چطور می توان آن را شناسایی و از آن استفاده کرد.
انواع کانال ها و ابزار دیجیتال مارکتینگ
برای آشنایی کلی با دیجیتال مارکتینگ لازم است به طور اجمالی، اصول، ابزارها، کانال ها و استراتژی های بازاریابی دیجیتال به شکل کامل آشنا شده و نحوه استفاده کاربردی از آنها را یادبگیرید. همچنین بحث تحلیل و ارزیابی اثربخشی فعالیتهای انجام شده و تصحیح آنها نیز از دیگر موارد مهم برای فردی است که قصد تسلط اصولی بر دیجیتال مارکتینگ را دارد.
-
وردپرس (طراحی و مدیریت وبسایت)
طراحی سایت، یکی دیگر از شاخههای دیجیتال مارکتینگ است. در این شاخه به کمک ابزارها و روشهای مختلفی سایتهای فروشگاهی، شرکتی، خبری و … طراحی میکنند. همانطور که میدانید، داشتن یک سایت خوب، میتواند مسیر یک کسبوکار را تغییر دهد. دلیل اهمیت این شاخه نیز همین مورد است.
آشنایی با ابزارهای مدیریت محتوا نظیر وردپرس هم برای دیجیتال مارکتر شدن لازم است، در حال حاضر یک سوم وبسایتهای دنیا با وردپرس طراحی شدهاند و یک متخصص این حوزه باید بداند که برای وبسایت خود از کدام قالبها و افزونهها استفاده کنید و چطور یک سایت را برای خود دستوپا کرده و آن را رشد دهد.
از طرفی وردپرس صرفا یک ابزار است، اگر «بازاریابی محتوا» را ندانید، چگونه محتوا تهیه کنید و آن را به زبان چه کسی تعریف کنید. لازم است با فرایندهای هدفگذاری، مخاطبشناسی، استراتژی محتوا، تقویم سردبیری، تولید محتوا، انتشار محتوا، ترویج محتوا، تجزیه و تحلیل و گزارشگیری آشنا شوید.
شما با تولید محتوای هدفمند خواهید توانست مخاطبان کسب و کار خود را به رایگان جذب وبسایتتان کرده و با خود آشنا کنید. این شیوه هر روز در حال گسترش بیشتری است و وبسایتهایی همچون علی بابا، دیجی کالا، اسنپ فود و … به خوبی از آن بهره میبرند.
-
سئو (بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو)
با این حال هر محتوا توسط ۲ ارزیاب بررسی میشود، یکی مخاطبان و دیگری موتورهای جستجو!
اگر مطلب شما باب میل موتورهای جستجو نباشد و یا سایت شما و مطالب آن اصطلاحا «سئو» نشده باشد، در حقیقت مخاطبان مطلب شما را نمیبینند. پس یک دیجیتال مارکتر لازم است حداقل با مبانی سئو نظیر تحقیق کلمات کلیدی و مثلث سئو، نحوه عملکرد موتورهای جستجو، OffPage Seo و OnPage Seo آشنا شده و قادر باشد اثربخشی و نحوه عملکرد Backlinkها را توضیح دهد.
در این قسمت میخواهیم شاخه اول یعنی بهینهسازی موتورهای جستجو را توضیح دهیم. اول از همه باید بدانید که seo مخفف Search Engine Optimization است. اما به مرور زمان و البته به اشتباه، اسم سئو بر سر زبانها افتاد. سئو به معنای انجام مجموعههای از فعالیت است که به ارتقا رتبه یک سایت کمک میکند. یعنی شما با انجام یکسری فعالیت، پس از گذشت مدتی دارای رتبه بهتری در گوگل خواهید بود.
نتیجه اصلی سئو، افزایش ترافیک سایت و جذب ارگانیک افراد است. جذب ارگانیک در این روش، نقطه مقابل تبلیغات گوگل محسوب میشود. در تبلیغات گوگل، شما با پرداخت مبلغی به رتبههای اول گوگل میآیید. اما سئو، بر اساس جذب ارگانیک و بهینهسازی موتور جستجو است و از این طریق منجر به بهبود رتبه سایت میشود. یکی از نکات بسیار مهم در شاخه سئو، وجود استراتژیهای مختلف در آن است. در واقع افراد با استفاده از استراتژیهای متفاوتی، سعی در بهبود رتبه سایت خود دارند.
یکی از نکات بسیار جالب در حوزه سئو، آزمون و خطا در آن است. خیلی از افراد فکر میکنند که تنها با چند تکنیک ساده و روتین میتوانند در گوگل رتبه بگیرند یا به عنوان یک سئوکار فعالیت کنند. در حالیکه سئو، نیازمند آزمون و خطاهای فراوان و تلاشهای مستمر است و شرکت در یک دوره آموزش سئو می باشد.
بازاریابی در شبکههای اجتماعی
امروزه شبکههای اجتماعی، نقش بسیار مهمی در کسبوکارها دارند. اینستاگرام، تلگرام، توئیتر، یوتیوب و لینکدین از معروفترین شبکههای اجتماعی محسوب میشوند. نکته اصلی در استفاده از این شبکهها، نوع کسبوکار مربوطه است. بین خود شبکههای اجتماعی و نوع فعالیت آنها تفاوتها و ریزهکاریهایی وجود دارد، مثلا بین لینکدین و اینستاگرام تفاوت ماهوی وجود دارد که هر مارکتر باید بداند.
مثلا استراتژی فعالیت در شبکههای اجتماعی برای یک فروشگاه اینترنتی با یک موسسه آموزشی متفاوت است.
با این حال تمام سهم محتوا، مربوط به وبسایت شما نیست، شبکههای اجتماعی هم در ترویج و انتشار محتوا و هم در تهیه محتوای مستقل نقش دارند و از بعضی جهات بر محتوای اصطلاحا وبلاگی پیشی میگیرند؛ از طرفی شما با پا گذاشتن به شبکههای اجتماعی با اینفلوئنسرهایی مواجه میشوید که تاثیر آنها در انتخاب درست به عنوان نوعی «سفیر تبلیغاتی کسب وکار» برکسی پوشیده نیست و این اعمال نفوذ از طرف آنها به وسیله شبکههای اجتماعی انجام میشود.
ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی
حتما شما هم با دریافت ایمیلهای مختلف، برای خرید یک محصول یا خدمت ترغیب شدهاید. ایمیل مارکتینگ، به معنای بازاریابی و ارتباط با مشتری به واسطه پنلها و ابزارهای ایمیلی است. در این روش میتوانید مشتریانی که خیلی وقت پیش از سایت شما بازدید کردهاند را به راحتی به سایتتان دعوت کنید.
باید به عنوان یک دیجیتال مارکتر، حواستان باشد، برای اینکه هدف نهایی شما محقق شود و پول از مشتری بگیرید باید هر لحظه حواستان به او باشد و چشم از او برندارید و وضعیت را در مراحل مختلف پیگیری کنید، آنچه به طور نظری در مفاهیم «مسیر سفر مشتری»، «تبدیل مشتری بالقوه به بالفعل» و «بازگشت مشتری» مطرح میشود به طور عملی در ECRM نمود مییابد.
ECRM شامل سیاستها و رویکردها، ابزارها و مراحل ایمیل مارکتینگ، پوش نتیفیکیشن و SMS مارکتینگ بوده و شما با یادگیری تکنیکهای حرفهای E-CRM به درکی صحیح از مفاهیم سفر مشتری و چرخه عمر رسیده و تفاوت آنها را متوجه میشوید. در نهایت هنگامی که به نحوه پیادهسازی تاکتیکهای عملیاتی، بهینهسازی و متریکهای کانالهای ایمیل، پوش نوتیفیکشن و SMS مسلط شوید میتوانید ادعا کنید که ECRM را یاد گرفتهاید.
تبلیغات گوگل ادز
در عین حال هیچگاه نباید همه تخممرغها را در یک سبد گذاشت! شاید نتیجهگیری از سئو زمانبر بود، پس باید چه کرد؟حتما هنگام سرچ یک موضوع در گوگل با واژه AD کنار برخی از سایتها روبرو شدهاید. گوگل از طریق سرویس تبلیغاتی گوگل ادز، به رشد کسبوکارها کمک میکند و در ازای این کمک هزینهای را دریافت میکند.
این هزینه بر اساس کلیک است. یعنی به هر میزانی که یک بنر تبلیغاتی کلیک بگیرد، هزینه پرداخت میشود. به همین دلیل به آن تبلیغات کلیکی نیز گفته میشود. در این جا شما باید با تبلیغات کلیکی به خصوص گوگل ادز و راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی در آن آشنا باشید و نهایتا بتوانید از آن در کنار سئو به درستی استفاده کنید.
تجزیه و تحلیل اطلاعات با گوگل آنالیتیکس
اگر یادتان باشد ما به قابلسنجش بودن فعالیتهای بازاریابی دیجیتال اشاره کردیم، اما این چگونه محقق میشود؟ گوگل آنالیتیکس یک عصای جادویی است که باید در اختیار هر دیجیتال مارکتر باشد، شما باید نحوه کار با آن را بدانید تا بتوانید، فعالیتها و کمپینهای تبلیغاتی خود، درآمد، هزینه، سود و بازده را بر اساس شاخصهایی در ابعاد مختلف بسنجید. باید بدانید که مخاطبان از کدام کانالها جذب شده و رفتار آنها در سایت چگونه است؟ برای جذب هر مخاطب چهقدر هزینه کردهاید و آن چهقدر برای شما درآمد داشته است. نسبت مشتریان برگشتی به مخاطبان تازه چگونه است و هرکدام چه ارزشی برای شما دارند؟
طراحی کمپین های تبلیغاتی
یک نکته مهم در بازاریابی دیجیتال که باید بر آن مسلط باشید، انتخاب از بین ابزارهای مختلف است تا گیج نشده و بودجهتان را هدر ندهید. پس باید «طراحی و برنامه ریزی» کمپینهای تبلیغاتی را بدانید تا با تسلط عمیقتر بر ابزارها و کانالهای دیجیتال، بتوانید بسته به بودجه، کسب وکار و عملکرد رقبا کمپینهای خود را طراحی کنید.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ
اما عوامل گفته شده، همه زمانی سودمند است که اطلاعات و دانش کسب شده به شما قدرت هدفگذاری و تدوین استراتژی را با تحلیل موقعیت، تحلیل مشتری و نقشه سفر آن و تحلیل رقیب بدهد، در این راه ابزارهایی نظیر Similarweb بسیار به شما کمک میکنند. در ثانی باید با مبحث مربوط به بهبود نرخ تبدیل و KPI های استراتژیک با توجه به هر کسبوکار دیجیتال هم آشنا شوید.
مزایای شغلهای مرتبط با دیجیتال مارکتینگ
تقاضا برای بازاریابان دیجیتال در حال افزایش است و این مسئله جای شگفتی ندارد. همانطور که شرکتهای بیشتری به ارزش بازاریابی اینترنتی پی میبرند، فرصتهای شغلی در این حیطه همچنان افزایش پیدا میکند. به طور کلی چشم انداز شغلی برای تبلیغات با نرخ رشد بالاتر از میانگین انتظاری ۹ درصد به طور پیوسته در حال افزایش است.
رشته دانشگاهی دیجیتال مارکتینگ به دیجیتال مارکتر شدن کمک کند؟
برای کسانی که در ایران به دنبال تبدیل شدن به یک دیجیتال مارکتر هستند، چندین رشته تحصیلی و دورههای آموزشی وجود دارد که میتواند به این هدف کمک کند. این رشتهها و دورهها با ارائه دانش و مهارتهای لازم، پایهای محکم برای ورود به دنیای دیجیتال مارکتینگ فراهم میکنند.
- رشته مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی: رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاههای ایران اغلب گرایشهای مختلفی دارد و یکی از این گرایشها، بازاریابی است. دانشجویان در این گرایش با اصول و مفاهیم اساسی بازاریابی آشنا میشوند که میتواند زمینهساز درک بهتر مفاهیم و تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ باشد.
- رشتههای مرتبط با فناوری اطلاعات و رایانه: رشتههای مربوط به فناوری اطلاعات و علوم کامپیوتر میتوانند بستر مناسبی برای فراگیری مهارتهای تکنیکی مورد نیاز در دیجیتال مارکتینگ فراهم آورند. دانش فنی در زمینه وب، برنامهنویسی و تحلیل دادهها میتواند در تقویت تواناییهای یک دیجیتال مارکتر بسیار موثر باشد.
- دورههای تخصصی دیجیتال مارکتینگ: علاوه بر رشتههای دانشگاهی، دورههای تخصصی و کارگاههای آموزشی نیز در ایران وجود دارد که به طور خاص بر روی موضوعات مرتبط با دیجیتال مارکتینگ متمرکز هستند. این دورهها معمولاً موضوعاتی مانند SEO، بازاریابی محتوا، بازاریابی شبکههای اجتماعی و تبلیغات دیجیتال را پوشش میدهند.
- رشتههای ارتباطات و رسانه: رشتههای مرتبط با ارتباطات و رسانه نیز میتوانند زمینهساز درک بهتر استراتژیهای ارتباطی و نحوه تاثیرگذاری بر مخاطبان در دنیای دیجیتال باشند. این رشتهها به دانشجویان کمک میکنند تا درک بهتری از چگونگی ایجاد محتوای جذاب، تولید و مدیریت محتوای دیجیتالی، و روابط عمومی است. این رشتهها توانایی درک و پیادهسازی مفاهیم و استراتژیهای بازاریابی دیجیتال را تقویت میکنند و به دانشجویان این امکان را میدهند که با تجزیه و تحلیل رفتار مشتری و توسعه محتوای جذاب و موثر، در بازار دیجیتالی موفق شوند.
- رشتههای هنری و گرافیک: هنر و گرافیک نیز میتوانند به عنوان زمینههای مفید برای دیجیتال مارکتینگ در نظر گرفته شوند. دانش و مهارت در طراحی گرافیکی، ایجاد محتوای بصری خلاقانه و جذاب، و توانایی درک نیازهای بصری مخاطبان، میتواند در افزایش تاثیرگذاری کمپینهای دیجیتال مارکتینگ بسیار موثر باشد.
- رشتههای آمار و تحلیل دادهها: در دنیای امروز که دادهها نقش کلیدی در تصمیمگیریها دارند، داشتن دانش در زمینه آمار و تحلیل دادهها میتواند برای دیجیتال مارکترها مزیت بزرگی باشد. رشتههای مرتبط با آمار و تحلیل دادهها به دانشجویان کمک میکنند تا با استفاده از دادههای جمعآوری شده، استراتژیهای بازاریابی دقیقتر و موثرتری را طراحی کنند.
بررسی اصول تبلیغات و ارتباطات در فضای دیجیتال مارکتینگ و نمونه آن در بازار ایران
مطابق آنچه از منظر تبلیغات به عنوان نوعی ارتباط انسانی مطرح میشود، در اینجا نیز یک «فرستنده پیام» وجود دارد، پیام به وسیله یک «کانال» به «گیرنده» میرسد تا اثر تبلیغی و ترغیب به خرید انجام شود. در دیجیتال مارکتینگ هم همین قضیه وجود دارد و برای انواع کسبوکارها قابلیت هدف گیری تبلیغاتی انواع مشتریان در سطوح B2C و B2B وجود دارند.
بررسی شواهد هم نشان میدهد که امروزه انواع کسبوکارها از کسب وکارهای اصطلاحا «نیچ»، کسبوکارهای لاکچری و کسب وکارهایی با مخاطب Mass، همه از این فضای بازاریابی دیجیتال بهرهمند هستند. از خانواده اسنپ بگیرید که اصولا مشتری انبوه دارد تا فروشگاههای اینترنتی که درخت مینیاتوری (بنسای) میفروشند، تا کمپینهایی که برند لوکس «درسا» و یا تولیدکنندگان خودروهای لوکسی نظیر DS در ایران اجرا کردند، همه از خوان گسترده فضای بازاریابی آنلاین بهرهمند شدند.
انواع کسب و کارهایی که از دیجیتال مارکتینگ استفاده میکنند
فروشگاههای اینترنتی: مشخصا این کسبوکارها با فروش اینترنتی محصولات روزگار میگذرانند، نمونه مشهور آنها دیجیکالا است، پلتفرمی که با الگوگیری از غولی همچون آمازون مرزهای موفقیت را در ایران جابه جا کرد. هر کسب و کاری که محصولی با قابلیت فروش روی اینترنت داشته باشد در این دسته قرار میگیرد.
تولیدکنندگان سرنخ: خیلی از کسب و کارها عملا محصول و خدماتی را مستقیم از در فضای دیجیتال عرضه نمیکنند. بلکه محصول یا خدمات آنها در دنیای آفلاین ارائه میشود.
در چنین کسب و کارهایی بدست آوردن یک سرنخ از مخاطبان هدف همچون شماره تماس، ایمیل و … اهمیت بسیاری دارد که به بهترین شکل میتوانند در فضای دیجیتال با معرفی خدمات خود اطلاعات علاقمندان را جمع آوری کرده و سپس برای بازاریابی تلفنی و حتی حضوری اقدام کنند.
پابلیشرها: کسانی که از طریق عرضه محتوای رایگان برای مخاطب تبلیغ دریافت میکنند. سایت های خبری و آموزشی از این قبیل هستند. برای مثال شما در سایت “ورزش ۳” اخبار ورزشی و در سایت “چطور” مقالات آموزشی را به رایگان مطالعه میکنید و آن سایتها از انتشار تبلیغات کسب درآمد میکنند.
پلتفرمهای دوسویه: اینها کسب وکارهایی هستند که از طریق ایجاد ارتباط دو دسته مخاطب، کسب سود میکنند. دو دسته ای که سرویسدهنده و سرویسگیرندهی یک خدمت/محصول هستند. مثلا دیوار، ایوند و حتی اسنپ از این جملهاند.
کسبوکارهای SAAS: یک مفهوم تکنولوژیک که براساس فضای ابری کار میکند. فعالان این دسته به جای فروش یکباره محصول و واگذاری دائم آن، حق استفاده از آن را به نوعی اجاره میدهند. ربات ایران سوشال و سرویسهای CRM که به ازای پرداخت شارژ ماهانه قابل استفادهاند، از این جملهاند.
آموزش دیجیتال مارکتینگ برای مدیران
آموزش دیجیتال مارکتینگ برای مدیران از دو راه اصلی قابل اجرا است. در زیر، این دو راه تشریح شدهاند:
1- در بسیاری از شرکتها و سازمانها، بخش منابع انسانی یا HR، مسئولیت جذب و آموزش نیروی انسانی سازمان را بر عهده دارند. فرآیند آموزش توسط مدیر منابع انسانی و کارشناسان مربوط برنامهریزی و اجرا میشود. این کار معمولا با استفاده از برگزاری کلاسهای آموزشی در سازمان اجرا میشود و بخش منابع انسانی موظف است با دعوت مدرس این کار را عملی کند. مدرس میتواند از خارج و یا داخل سازمان باشد.فرآیند آموزش و برنامه ریزی برای منابع انسانی سازمانها فرآیندی دائمی و ضروری برای ارتقای سطح دانش و مهارتهای مهمترین منبع هر سازمان یعنی نیروی کار میباشد. آموزش نیروی انسانی محدود به نیروهای عملیاتی نمیباشد و مدیران نیز لازم است در فرآیند دائمی آموزش در سازمانها حضور داشته باشند. بخش منابع انسانی مسئولیت این کار را عهدهدار است. این راه بیشتر در سازمانهایی با اندازههای بزرگ استفاده میشود اما سازمانهای کوچکتر نیز از آن مستثنی نیستند. لازم به ذکر است که آموزش دیجیتال مارکتینگ تنها از این راه قابل اجرا نیست و بسیاری از میران خودشان به روشهای غیررسمیتر در فرآیند آموزش قرار میگیرند.
۲- در روش دوم، مدیران خودشان به صورت غیر رسمی و جداگانه از منابع انسانی در فرآیند آموزش قرار میگیرند. این راه بیشتر در کسبوکارها و سازمانهایی استفاده میشود که مدیران بنا به دلایلی نمیخواهند و یا نمیتوانند توسط بخش منابع انسانی مورد آموزش قرار بگیرند. این دلایل میتواند محدودیت وقت، الزام های مدیریتی، نبود بخش منابع انسانی، عدم نیاز به رسمیت و … باشد.
بسیاری از صاحبین کسبوکارها و مدیران، خودشان به صورت غیر رسمی و بدون کاغذبازیهای سازمانی میتوانند آموش ببینند. بسیاری این روش را روش معقولتری میدانند زیرا نیازی به هزینه کردن از منابع سازمانی و هدر رفتن زمان و هزینه در سازمان نمیشود. به علاوه مدیران لازم است خودشان آموزشهایی ببینند که دیجیتال مارکتینگ هم از جمله این آموزشها است.
آموزش در زمینه دیجیتال مارکتینگ باید به صورت منظم و با برنامهریزی صورت بگیرد. گاهی برای آموختن یک مهارت نیاز به زمان است و یا آموختن چند مهارت به صورت همزمان تنها باعث هدر رفت زمان و هزینه میشود. راهنمای زیر مدیران را در آموختن مهارتهای دیجیتال مارکتینگ راهنمایی میکند.
مقایسه ارتباطات یکپارچه بازاریابی با کانالهای دیجیتال مارکتینگ
در بازاریابی کلاسیک ابزارهایی برای بازاریابی محصولات یک کسب وکار وجود دارند که لازم است به نحوی یکپارچه عمل کنند. در بین این ابزارها با ابزارها و کانالهای بازاریابی دیجیتال، مشابهتها و تفاوتهایی وجود دارد.
بازاریابی مستقیم
بازاریابی مستقیم، ابزاری برای ارتباط مستقیم با مشتریست، عاملی که این ابزار را متمایز میکند، خصوصیت تعاملی آن است. نکته جالب اینکه بازاریابی مستقیم مبتنی بر پایگاه داده مشتریان است. پس بازاریابی مستقیم با ایمیل مارکتینگ و سیستمهای ارتباط با مشتریان (CRM) ارتباط دارد و به نوعی پیش نیاز آنهاست. از آنجایی که این ابزار به طور مستقیم شما را به مشتریان متصل میکند، واسطهها را از میان تولیدکننده/سرویسدهنده با مصرفکننده حذف کرده و سود هر ۲ طرف را بیشتر میکند.
سخن پراکنی (روابط عمومی)
سخنپراکنی مجموعهای از داستانها درباره برند و محصول است که جنبهی تبلیغ مستقیم ندارد و پولی مستقیم بابت آن پرداخت نمیشود، مثلا ما در این مقاله به دیجیکالا و اسنپ پرداختیم، بدون اینکه آنها به ما پولی پرداخته باشند. در فضای دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی محتوا و وبلاگنویسی، فعالیتهای تولیدکنندگان سرنخ و حتی با مقداری اغماض رپورتاژ آگهی در سایتهای بزرگ با سخنپراکنی در فضای کلاسیک قابل مقایسه هستند.
ابزار پیشبرد فروش (پروموشن)
هر عملی در بازاریابی که موجب جلب توجه کاربران به محصول یا خدمات شود را اصلاحا پروموشن یا پیشبرد فروش گویند. این ابزار برای افزایش فروش محصول در کوتاه مدت کاربرد دارد، در این ابزار، ارزش اضافی (مثلا تخفیف) به خود مشتری ارائه میشود تا فروش افزایش یابد، کمپینهای بلک فرایدیای که توسط دیجیکالا و ترب انجام شدند، معادل بسیار خوبی از کاربرد این ابزار در دیجیتال مارکتینگ هستند.
فروش شخصی
ابزار فروش شخصی عبارت است از مراجعه نیروهای فروش شرکت به صورت شخصی در محل مشتری، این رویکرد در آمریکا بسیار رایج و باعث افزایش فروش است، معادل آن در فضای دیجیتال پیگیری تلفنی مشتریان لید شده در CRM، سیستمهای پشتیبانی چت و پیگیری فروش از طریق دایرکت در شبکههای اجتماعی است.
تبلیغات
تبلیغات در فضای بازاریابی کلاسیک، بسیار رایج و گران است، وقتی در یک رسانه عمومی مانند تلویزیون، رادیو، تبلیغات محیطی (بیلبوردها) محصول خود را تبلیغ میکنید، دست به ریسکی بزرگ با هزینه بالا زدهاید، عملا همه در معرض تبلیغ شما قرار میگیرند، با این حال این خود عرضهگری عمومی شاید اتفاقا باعث شود، که تبلیغ شما در نظر مخاطب هدف، حساسیت و توجهی را ایجاد نکند.
در عوض در فضای دیجیتال تبلیغات کلیکی گوگل، تبلیغات بنری، تبلیغات در شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ به عنوان کانالهای دیجیتال مارکتینگ، ابزار تبلیغاتی محسوب میشوند.
بررسی اثربخشی و مقرون بهصرفگی دیجیتال مارکتینگ:
ادعای مهم و البته درست رسانههای دیجیتال این است که میتوانند پیام و نظرشان را با دقت مناسبی به مخاطب هدف برسانند. اما این ادعا چگونه ثابت میشود؟
زمانی یکی از بزرگان تبلیغات کلاسیک گفته بود، البته که تبلیغات خوب است، فقط مشکل اینجاست که اگرچه ما میدانیم ۵۰ درصد تبلیغاتمان اثربخش بوده و ۵۰ درصد آن نبوده، ولی نمیدانیم که این اثربخشی و عدم اثربخشی ۵۰ درصدی ناشی از چه علل و عواملی بوده است تا قسمت غیر اثربخش را اصلاح و قسمت اثربخش را تقویت کنیم!
پس بحث اثربخشی نیز از دیگر مزایا «دیجیتال» است این که پیام شما با چه «کیفیت و کمیتی» به چه «کسانی» رسیده و این چه دردی را از شما دوا کرده است، شما به ازای هر کلیک و ورودی چه درآمدی کسب کردهاید و ادامه این روند به نفع شماست یا نه؟
این مزیت، بخش سنجش ROI و دستاورد حاصله برای شما را در مبحث تبلیغات آنلاین مطرح میکند و این تقریبا بدون زحمتی برای شما، بلکه به همت ظرفیتهای تکنولوژیک و همت و جدیت بزرگانی نظیر گوگل و دوستان ممکن میشود که با ابزارهایی نظیر گوگل آنالیتیکس این را رقم زدهاند.
نکات مهم در انتقال از فضای آفلاین کسب و کار به فضای آنلاین
در اینجا هم مانند سایر عرصهها و مشخصهها مانند کسب وکارهایی با بازاریابی کلاسیک، عدهای شکست میخورند و عدهای پیروز میشوند؛ عده ای به اهداف خود نائل میشوند و عدهای نه. مطالعات موردی زیادی روی کیسهای مختلف جهانی و حتی ایرانی انجام شده و از دلایل شکست و موفقیت آنها پرده برمیدارد ما در اینجا میکوشیم به سهم خود نکتههایی را برای شما روشن کنیم:
مسئله مهم Digital Transform:
این مفهوم به انتقال و ادغام رویکردهای استراژیک بازاریابی کلاسیک با بازاریابی دیجیتال اشاره دارد. انتقال و ادغام از فرم ۴p کلاسیک به وضعیت دیجیتال: ۴p بازاریابی شامل Product, place, price, promotion است. در واقع ورود به بازاریابی دیجیتال ما را از ۴p بینیاز نمی کند، بلکه برعکس یک مرحله هم اضافه میشود و آن تطبیق و هماهنگ سازی و «ما به ازاسازی» ۴p کلاسیک کسب وکار با فعالیتهای بازاریابی دیجیتال است.
این که محصول ما چه «ویژگیها و مزایایی» دارد، کانالهای توزیع ما کدام هستند. سیاست های قیمت گذاری ما چیست و مهم تر از همه که در دیجیتال مارکتینگ بر روی آن تاکید میشود، «سیاستهای پروموشن» ما چگونه است، همگی از همین موارد هستند. توجه کنید بازاریابی دیجیتال باید هماهنگ با ۴P شما و در امتداد آن باشد، تا پیامهای متناقضی به مخاطب ارسال نشود. در ثانی «مصادیق و مابهازاهای دیجیتالی» این سیاستها که جزو فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ است، باید در برنامههای استراتژیک و عملی تدوین شود.
انتقال و ادغام از STP بازاریابی کلاسیک به پرسونای بازاریابی دیجیتال:
در بازاریابی کلاسیک فرایندی ۳ مرحله ای و الزامی به نام STP به معنای «بخشبندی بازار، هدف گرفتن بخشی از آن و متمایز کردن جایگاه خود برای مخاطبان هدف گرفته شده» وجود دارد. در ابتدا بخشهای مختلف بازار مشخص میشوند، سپس آن دسته که به عنوان مشتری اصلی مدنظر ما هستند گلچین میشوند و مشخص می کنیم که می خواهیم با کدام ویژگی نزد آنها شناخته شویم؟ این ویژگی که براساس آن خود را جایگاهیابی میکنیم، بهتر است نقطه قوت ما و نقطه ضعف رقبا باشد.
با این حال این فرایند نسبتا پیچیده است و در بازاریابی دیجیتال با پرسونا که عینیتر، ساده تر و کاربردیتر است، معنا پیدا میکند.
با این حال تاکید ما آن است که در فرایند انتقال دیجیتال، مستقیما پرسونا نسازید، بلکه پرسونای شما مابهازا و ترجمه ای ساده تر از فرایند STP شما باشد. به عبارت ساده تر ابتدا STP را بسازید و بعد از روی آن پرسونای خود را شکل دهید.
نگاه قیفی در فروش و ایجاد ارزش برای مشتری در مسیر خرید:
در بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است که نگاه بلندمدت و تدریجی و مرحله به مرحله داشته باشید، اگر سایت یک کسبوکار را به عنوان «نقطه تماس» اصلی مشتری با بیزینس در نظر بگیریم، مشتری در ابتدا یک «غریبه گذری» است و نباید انتظار داشت که به سرعت و در یک مرحله به خریدار تبدیل شود. شما با «جلب توجه به آن» او را به یک سرنخ تبدیل میکنید و با «نزدیک شدن» به سرنخ، او را به مشتری خود تبدیل میکنید، بدیهی است که اگر این «مشتری جدید» از محصول و خدمات شما راضی باشد، تبدیل به «مشتری وفادار» شما خواهد شد و در جایگاه یک هوادار به رایگان شما را به دیگران توصیه خواهد کرد.
دیجیتال مارکتر چه کسی است و چه وظایفی دارد؟
شاید برایتان این سوال پیش آمدهباشد که دیجیتال مارکتر کیست و چه وظایفی دارد. اولین نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که دیجیتال مارکتر نیازی به تخصص در همه زمینههای بازاریابی دیجیتال ندارد. یکی از اشتباهات رایجی که معمولا افراد تصور میکنند باید به تمامی مباحث مطرح شده در این شاخه تسلط داشتهباشند تا یک دیجیتال مارکتر باشد.
یکی از تعریفهای بسیار مهم دیجیتال مارکتر به این صورت است. دیجیتال مارکتر فردی با تخصص T شکل است. اگر دقت کنید میبینید حرف T انگلیسی یک خط افقی و یک خط عمودی دارد. فرض کنید تمامی شاخههای دیجیتال مارکتینگ در خط افقی در حرف وجود دارد. یعنی سئو، طراحی سایت، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات آنلاین، سوشیال مارکتینگ و بازاریابی محتوایی این خط افقی را تشکیل میدهند.
حال به خط عمودی توجه کنید. این خط عمودی، نشاندهنده تخصص و عمق دانستههای فرد در این عرصه است. یعنی یک دیجیتال مارکتر نباید در تمامی زمینهها تسلط داشتهباشد. او با تمامی زمینهها آشنایی نسبی دارد ولی در یک شاخه عمیق میشود. این عمق به معنای تخصص بیشتر او در شاخه مربوطه است. پس یک دیجیتال مارکتر، سئوکار یا طراح سایت نیست. او در مورد سئو، طراحی سایت، تبلیغات آنلاین و سوشیال مدیا اطلاعات جامعی دارد اما در یکی از این شاخهها تسلط بیشتری دارد.
و حالا چرا لازم است برای رشد یک کسبوکار، از یک دیجیتال مارکتر کمک بگیریم؟ قطعا میدانید که تمامی جنبهها و شاخههای بازاریابی دیجیتال به هم وصل هستند. یعنی نمیتوانیم بگوییم اگر در سئو بهخوبی فعالیت کنیم، نیازی به تحلیل دادههای سایت ما یا فعالیت روی شبکههای اجتماعی نداریم. به همین دلیل، متناسب با نوع کسبوکار باید از تمامی زوایای این سبک بازاریابی استفادههای بهینهای کنید.
اینجاست که یک دیجیتال مارکتر به کمک کسبوکارها میآید. متخصص این حوزه شاید به اندازه یک سئوکار حرفهای در این شاخه عمیق نشدهباشد، ولی میتواند با یک استوری در اینستاگرام تعداد قابل توجهی ورودی بگیرد. او به اندازه یک توسعهدهنده وب در مورد طراحی سایتهای حرفهای اطلاعات ندارد، اما میتواند در کنار طراحی سایت، از طریق طراحی و اجرای کمپینهای تبلیغاتی به رشد کسبوکارها کمک کند.
چطور دیجیتال مارکتینگ را پیاده سازی کنیم؟
۱ – اهداف خود را تعریف کنید
زمانی که میخواهید رشته دیجیتال مارکتینگ را شروع کنید، شناسایی و تعریف اهداف شما امری بسیار حیاتی است، چرا که شما استراتژی خود را با توجه به این اهداف تعیین میکنید. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، ممکن است بخواهید توجه بیشتری را به سمت دسترسی به مخاطبان جدیدتر از طریق شبکههای اجتماعی معطوف کنید.
همچنین ممکن است بخواهید فروش یک محصول بخصوص را افزایش دهید؛ اگر هدف شما این باشد، بهتر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا برای بدست آوردن خریداران احتمالی روی وبسایت خود تمرکز کنید. علاوه بر این، اگر فروش هدف شما باشد، میتوانید کمپینهای پرداخت به ازای کلیک را برای ایجاد ترافیک از طریق تبلیغات پرداختی امتحان کنید.
هر هدفی که داشته باشید، شکل دادن به یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ، بعد از اینکه بزرگترین اهداف کمپانی خود را تعریف کردید کار خیلی راحتتری است.
۲ – مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید
یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ داشتن فرصت هدفگیری مخاطبان بخصوص است. هرچند شما اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمیتوانید از این مزیت استفاده کنید.
لازم به ذکر است که مخاطبان هدف شما ممکن است بر اساس کانال یا اهدافی که شما برای یک محصول یا کمپین دارید متفاوت باشند. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شدهباشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوان هستند و ویدیوهای کوتاه و خندهدار را ترجیح می دهند، اما مخاطبان لینکدین شما متخصصین با سن بالاتر هستند که به دنبال پیشنهادات تاکتیکیتری میباشند. در نتیجه شما باید محتوای خود را به اشکال مختلف برای جلب رضایت مخاطبان مختلف تولید کنید.
۳ – یک بودجه برای هر کانال دیجیتال خود تعیین کنید
درست همانند هرچیزی، بودجه ای که شما تعیین میکنید کاملاً وابسته به المانهایی از رشته دیجیتال مارکتینگ است که میخواهید به استراتژی خود اضافه کنید.
اگر روی تکنیکهای اینباند مانند سئو، شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوا برای یک وبسایت متمرکز هستید، خبر خوب این است که اصلا به بودجه زیادی نیاز ندارید. با بازاریابی Inbound، هدف اصلی ایجاد محتوای با کیفیتی است که مخاطبان شما به آنها علاقه داشته باشند که اکثراً لازمه آن زمانی است که برای تولید این محتواها صرف میکنید.
شما میتوانید به عنوان مثال با هاست کردن یک وبسایت و تولید محتوا با استفاده از CMSهای Hubspot شروع کنید. برای کسانی که بودجه محدودی دارند، میتوانید با وردپرس بر روی WP Engine شروع کنید، یک قالب ساده از StudioPress انتخاب کنید و سایت خود را بدون نیاز به کدنویسی با استفاده از Elementor Website Builder for WordPress راهاندازی کنید.
به عنوان مثال، برای پیادهسازی تبلیغات هزینه به ازای کلیک (PPC) با استفاده گوگل ادوردز، شما در برابر دیگر رقبای حاضر در صنعت خود برای ظاهرشدن در بالای صفحه نتایج گوگل برای یک کیوورد مرتبط با بیزینس خود مبلغی را پیشنهاد میدهید. با توجه به میزان رقابتی که برای کیوورد مذکور وجود دارد، این مبلغ میتواند مقبول باشد یا به شدت گرانقیمت، به همیندلیل است که تمرکز کردن بر روی افزایش دسترسی ارگانیک همیشه برای شما مهم است.
۴ – ایجاد تعادل مناسب میان استراتژی های دیجیتال رایگان و پرداختی
یک اشتراتژی در رشته دیجیتال مارکتینگ نیازمند جنبههای پرداختی و رایگان به صورت همزمان برای موثر عملکردن است. به عنوان مثال، اگر برای ایجاد پرسوناهای خریدار همهجانبه برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود وقت بگذارید و بر روی ایجاد محتوای آنلاین باکیفیت برای جذب و تبدیل این خریداران تمرکز کنید، به احتمال زیاد طی ۶ ماه با حداقل هزینهها برای تبلیغات، میتوان نتایج خوبی گرفت.
اگرچه، در صورتی که تبلیغات پرداختی جزئی از استراتژی دیجیتال شما باشد، نتایج میتوانند خیلی سریع تر برای شما رقم بخورند. درنهایت، معمولاً پیشنهاد میشود که روی افزایش دسترسی ارگانیک خود با استفاده از محتوا، سئو و شبکههای اجتماعی برای رسیدن به موفقیت پایدار و طولانیمدت تمرکز کنید. زمانی که شک داشتید، از هر دو استفاده کنید و از روند خود همانطور که پیش میروید متوجه خواهید شد که کدام کانالها چه پرداختی و چه رایگان بهترین عملکرد را برای برند شما دارند.
۵ – داراییهای دیجیتال خود را برای موبایل بهینه سازی کنید
یکی دیگر از اجزای کلیدی دیجیتال مارکتینگ همانطور که قبلاً اشاره شد موبایل مارکتینگ است. در واقع، استفاده از گوشیهای هوشمند برای مصرف رسانههای دیجیتال تنها در امریکا ۶۹ درصد آمار را تشکیل میدهد در حالی که استفاده از رسانههای دیجیتال در این کشور توسط دسکتاپ کمتر از نصف است و همه این موارد درحالیاست که امریکا در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا خیلی بیشتر از دسکتاپ برای مصرف رسانههای دیجیتال استفاده میکند!
این موضوع بدین معنیست که بهینهسازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، عکسهای شبکههای اجتماعی و دیگر داراییهای دیجیتال برای گوشیهای هوشمند بسیار حیاتی است. اگر شرکت شما یک برنامه موبایل دارد که به کاربران اجازه تعامل با برند شما یا خرید محصولات شما را میدهد، اپلیکیشن شما نیز زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار میگیرد.
افرادی که با برند شما به صورت آنلاین توسط اپلیکیشن موبایل تعامل دارند باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که میتوانند با لپتاپ یا کامپیوتر خود داشته باشند. این به معنی پیادهسازی یک طراحی وبسایت موبایل دوست یا تعامل گراست تا باعث شود گشتوگذار در وبسایت شما توسط کاربران موبایل به راحتی انجام شود.
این موضوع همچنین به معنی کاهش طول فرمهای ایجاد سرنخ شما برای ایجاد یک تجربه بدون مشکل برای کسانی که محتوای شما را دانلود میکنند است. در مورد عکسهای شبکههای اجتماعی شما، زمان ایجاد توسط یک کاربر موبایل رادر نظر داشته باشید، چرا که ابعاد عکسها بر روی دستگاههای موبایل کوچکتر بوده و متنها ممکن است قطع شوند.
شیوههای بسیاری برای بهینهسازی اعضای مختلف دیجیتال مارکتینگ شما برای کاربران موبایل وجود دارد و زمانی که میخواهید هر استراتژی دیجیتال مارکتینگی را پیادهسازی کنید، بسیار مهم است که در نظر بگیرید که این تجربه چطور روی موبایل ظاهر خواهد شد.
۶ – تحقیقات کیوورد انجام دهید
دیجیتال مارکتینگ به معنی دسترسی مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصیسازی شده است، چیزی که بدون انجام تحقیقات کیوورد اصولی نمیتوان بدست آورد.
راهاندازی تحقیقات کیوورد برای بهینهسازی سایت شما و محتوای سئو و اطمینان حاصل کردن از این که مردم میتوانند بیزینس شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار اهمیت دارد. علاوه بر این، تحقیقات کیوورد در شبکههای اجتماعی میتواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما در شبکههای اجتماعی مختلف نیز کمک کننده باشد.
حتی اگر یک استراتژیست سئوی تماموقت ندارید، باز هم باید این کار را انجام دهید. سعی کنید لیستی از بهترین کیووردها از لحاظ عملکرد که به محصولات یا خدمات شما مرتبط هستند را ایجاد کنید و نسخههای طولانی آنها را برای ایجاد فرصتهای بیشتر به خاطر داشته باشید.
۷ – بر اساس Analyticهایی که ارزیابی میکنید عمل کنید
در پایان، برای ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر در طولانیمدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد بر اساس آنالیتیکس عمل کند. به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطبان شما به محتوای اینستاگرام شما دیگر علاقهمند نیستند، اما عاشق چیزی که در توئیتر میگذارید هستند. البته که این موقعیتی عالی برای ارزیابی دوباره استراتژی اینستاگرام شماست، اما شاید هم نشانه ای از این باشد که مخاطبان شما یک کانال متفاوت را برای استفاده از محتوای برندسازی شده ترجیح میدهند.
از طرفی دیگر، شاید یک صفحهوب قدیمی پیدا کنید که ترافیکی که قبلاً دریافت میکرد را دیگر نمیگیرد. شاید بخواهید که این صفحه را آپدیت کنید یا کاملاً از شر آن خلاص شوید تا مطمئن شوید که بازدیدکنندگان شما تازهترین و مرتبطترین محتوا را متناسب با نیازهای خود دریافت میکنند. دیجیتال مارکتینگ به بیزینسها فرصتهای بسیار مختلفی را برای رشد بدون توقف میدهد، اما کاملاً به شما بستگی دارد که از آنها استفاده کنید یا استفاده نکنید.
چطور می توان دیجیتال مارکتینگ را شروع کرد؟
خبر خوب این است که شروع کردن رشته دیجیتال مارکتینگ در ایران کار سادهای است. بیشتر پلتفرمهای تبلیغات آنلاین کار ثبتنام و راهاندازی اولین کمپین را برای شما ساده کردهاند. بدون توجه به اینکه چه استراتژی را میخواهید فرا بگیرید، این ۴ سوال را باید قبل از شروع به کار پاسخ دهید.
۱ – چقدر باید پول دربیاورید؟
برای فهمیدن هزینههایی که برای یادگیری رشته دیجیتال مارکتینگ خواهید داشت، اول باید مشخص کنید که اهداف شما چه هستند. نحوه راهبرد شما درقبال دیجیتال مارکتینگ میتواند با توجه به اینکه هدف شما افزایش کلیکها، تبدیلها یا سرنخ ها، فروش، درآمد یا یک نرخ بازگشت سرمایه مشخص باشد متفاوت باشند.
زمانی که به سراغ اینکار میروید، هدف نهایی هر فعالیت بازاریابی باید نرخ بازگشت سرمایه باشد. چرا که اگر هزینههای دیجیتال مارکتینگ شما هیچ درآمدی را برای بیزینستان به ارمغان نمیآورد، چرا در حال بازاریابی آنلاین هستید؟
کلیکها و حتی تبدیلها عالی هستند، اما بیزینس شما از کلیکها یا تبدیلها پول درنمیآورد. از فروش پول در میآورد! با در نظر داشتن این نکته، اولین چیزی که باید مشخص کنید قبل از اینکه در مورد بودجه دیجیتال مارکتینگ خود تصمیم بگیرید این است که چه میزان درآمد را میخواهید. زمانی که این موضوع مشخص شد، میتوانید از این اطلاعات برای مشخص کردن این که چقدر هزینه تبلیغات برای رسیدن به این هدف درآمدی لازم است استفاده کنید.
۲ – برای چه کسانی بازاریابی میکنید؟
زمانی که متوجه شوید چه میزان پول از دیجیتال مارکتینگ میخواهید، باید مشخص کنید که برای چه کسانی بازاریابی می کنید. این امری حیاتی است، چرا که پرسوناهای خریدار مختلف نیازمند تاکتیک های مختلف بازاریابی هستند و از این هم مهمتر، پرسوناهای خریدار متفاوت به مدل های مختلفی از خریداران تبدیل میشوند.
بنابراین اگر نتوانید پرسوناهای خریدار خود را درک کنید، نمیتوانید استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ موثر ایجاد کنید. اگر تیم فروش دارید، صحبت کردن با آنها میتواند یکی از سریعترین راهها برای بدست آوردن پرسونای خریدار موثر باشد. چرا که این افراد هستند که بیشتر از بقیه با مشتریان صحبت میکنند، درست است؟ اگرچه که حتی با صحبت کردن با تیم فروش و انجام مقداری تحقیقات هم برای رسیدن به سطح جزئیاتی که برای ایجاد یک استراتژی موثر دیجیتال مارکتینگ نیاز دارید کافی نیستند. برای انجام اینکار، باید تلفن خود را بردارید و به مشتریان خود زنگ بزنید.
از آنها بپرسید که چطور شما را پیدا کردند، چرا تبدیل شدند و چطور متقاعد شدند که به شما مبلغی را پرداخت کنند. این اطلاعات به شما تحلیلهای بسیار زیادی برای پیادهسازی در بازاریابی و پروسه فروش میدهد که میتوانید از آن ها برای بهبود عملکرد تبلیغات خود و انتخاب بودجه بازاریابی استفاده کنید.
۳ – ارزش مشتریان شما چقدر است؟
معمولاً افراد به پرسوناهای خریدار به عنوان شیوهای مناسب جهت ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر نگاه میکنند. پرسوناهای خریدار برای این کار عالی هستند، اما آنها همچنین بخش مهمی از ایجاد یک برنامه دیجیتال مارکتینگ میباشند.
ارزش مشتریان
در این موقعیت، شما احتمالاً در حال هدفگیری ۳ پرسونای خریدار متفاوت هستید:
- بیزینس کوچک – استیو
- بیزینس متوسط – مندی
- بیزینس بزرگ – ادوارد
استیو دارای نیازهای بیزینسی بسیار کوچکتر و سادهتر نسبت به ادوارد و مندی است، بنابراین وی احتمالاً پکیج استارتر را انتخاب خواهد کرد. مندی احتمالاً خواهان پکیج Professional است و ادوارد نیز به احتمال زیاد پکیج Enterprise را انتخاب میکند. با در نظر گرفتن این که استیو، مندی و ادوارد تقریباً ۱۴ ماه، ۴ سال و ۹ سال با بیزینس ما همراه باشند و ۵، ۲۰ و ۱۰۰ لایسنس را از ما خریداری کنند، ارزش زندگانی برای هرکدام از این پرسوناها به این صورت خواهد بود.
- استیو: ۱۷۵۰ دلار
- مندی: ۷۲ هزار دلار
- ادوارد: ۵۹۰ هزار دلار
این اعداد به نظر هیجان انگیز میآیند، اما تمام این پول سود نیست. یک کمپانی SaaS معمولی تقریباً ۲۲ درصد حقوق میدهد، ۰ درصد به فروش میدهد و ۴۰ درصد هزینههای اضافی دارد، که تقریباً باعث میشود حدوداً ۲۹ درصد از ارزش زندگانی هر موکل برای آنها باقی بماند. بدین معنی که به زبان ساده، بیزینس فرضی ما باید کمتر از هزینههای پایین هزینه کند تا بتواند یک مشتری از فیسبوک بدست بیاورد.
حداکثر هزینه بدست آوردن
- استیو: ۵۰ دلار
- مندی: ۸۸۰ دلار
- ادوارد: ۱۰۰ دلار
اگر بیزینس ما بتواند هزینههای کسب مشتری خود را پایینتر از ارقام بالا نگهدارد، درآمد خواهد داشت. اگر هزینه کسب مشتری بیشتر از ارقام بالا برای هر مشتری باشد، ما ضرر خواهیم کرد.
حال متوجه شدید که چرا پرسوناهای خریدار انقدر برای بودجهبندی مهم هستند؟ البته که بازار خیلی کم پیش میآید که از ادواردها اشباع شده باشد، بنابراین بیزینس ما به ترکیبی از این معاملات برای رسیدن به اهداف درآمدی خود نیاز دارد. این ترکیب میتواند بودجه فیسبوک ما را تعیین کند. بنابراین اگر بیزینس ما تمایل دارد که ۰.۱۸ دلار روی بازاریابی جهت ایجاد ۱ دلار ارزش زندگانی هزینه کند، ما میتوانیم ارقام پایین را برای هر پرسونای خریدار تقبل کنیم.
هزینه به دست آوردن مشتری
- استیو: ۳۱۵ دلار
- مندی: ۹۶۰ دلار
- ادوارد: ۲۰۰ دلار
اگر بیزینس ما نمیتواند مشتریان دستبهنقد از یک پرسونای خریدار مشخص را در یک نقطه قیمتی پایین تر از این ارقام ایجاد کند، بهتر است که اطراف این پرسونای خریدار بازاریابی انجام ندهد. اگرچه که اگر فعالیتهای بازاریابی ما در حال حاضر خریدارانی از هر کدام از پرسوناها ایجاد میکند، بیزینس ما میتواند از این اطلاعات جهت محاسبه بودجه بازاریابی خود استفاده کند.
۴ – چقدر باید برای رسیدن به اهداف خود هزینه کنیم؟
در این مرحله، اوضاع خیلی ساده است. هزینه به دست آوردن مشتری، میانگین سفارشات خرید و میانگین تعداد خریدها را در نظر بگیرید و آن ها را در ماشینحساب وارد کنید!
حالت پیشفرض این ماشین حساب بودجه ماهانه و نرخ بازگشت سرمایه بیزینس ما را نشان میدهد، با در نظر گرفتن این که بیزینس ما میخواهد ۲.۴۲۵.۵۰۰ دلار درآمد جدید از دیجیتال مارکتینگ را به صورت ماهانه داشته باشد، فعالیت های بازاریابی آن ها در ماه باید بتواند حداقل ۱۰۰ فروش ایجاد کند.
طبق مثال ما، یک استیو جدید ۱۲۵ دلار به صورت ماهانه به صورت میانگین ۱۴ ماه پرداخت میکند، یک مندی جدید ماهانه ۱۵۰۰ دلار به صورت میانگین ۴۸ ماه پرداخت کرده و یک ادوارد جدید نیز ماهانه ۱۵ هزار دلار برای ۱۰۸ ماه پرداخت میکند.
با قرار دادن تمامی این موارد در ماشین حساب، بیزینس ما به بودجه ای بالغ بر ماهانه ۳۴۸.۳۰۰ دلار برای دست یافتن به اهداف درآمدی ارزش زندگانی جدید خود نیاز دارد. میبینید؟ گفتیم که این بخش ساده است! برای اینکه اوضاع از این هم بهتر شود، شما میتوانید از ماشینحساب برای محاسبه بودجه کلی دیجیتال مارکتینگ خود استفاده کنید یا میتوانید یک استراتژی بخصوص را برداشته و از آن برای فهمیدن اینکه آیا این استراتژی برای بیزینس شما منطقی به نظر میرسد یا خیر استفاده کنید. مثلاً، اگر شما به هزینه برای کسب مشتری ۷۵ دلاری نیاز دارید، اما میانگین هزینه به ازای کلیک شما در گوگل ادوردز ۲۵ دلار است، ادوردز شاید کانال دیجیتال مارکتینگ مناسبی برای شما نباشد.
حال همانطور که احتمالاً تصور کردهاید، این راهکار ارزیابی بینقصی برای این که شما به اهداف درآمدی خود میرسید یا خیر نمی باشد. این ماشین حساب تنها به اندازه اطلاعاتی که شما به آن میدهید دقت دارد اما خیلی بهتر از تصادفی انتخاب کردن درآمد ماهانه و امیدواربودن به اینکه دیجیتال مارکتینگ به خودی خود نتایجی را که میخواهید برایتان ایجاد میکند، است.
روشهای مختلف آموزش دیجیتال مارکتینگ
روش خودآموز
میتوانید یک وبلاگ برای خود راهاندازی کنید. یکی از بهترین روشهای یادگیری رشته دیجیتال مارکتینگ راهاندازی وبلاگ برای خود و یادگیری این حرفه به صورت عملی است. اگر یک وبلاگ برای خود راهاندازی کنید، بسیاری از جنبههای دیجیتال مارکتینگ مانند SEO، بازاریابی رسانههای جمعی و وردپرس را یاد خواهید گرفت. با راهاندازی وبلاگ برای خود در جنبههای مختلف بازاریابی دیجیتال تجربهی عملی به دست خواهید آورد. در ابتدا، همهچیز به نظر دشوار خواهد بود، اما با تلاش و کوشش خود، از این نوع یادگیری لذت خواهید برد.
علاوه بر این، یک وبلاگ میتواند به شما کمک کند تا به صورت آنلاین درآمد کسب کنید، زندگی بدون رئیس و مقام بالاتر داشته باشید، از هر جایی که در آن قرار دارید کار کنید، و در حین کسب درآمد به سراسر جهان سفر کنید
یادگیری از طریق کتابهای دیجیتال مارکتینگ
اگر نمیخواهید پول زیادی برای یک دوره دیجیتال مارکتینگ خرج کنید میتوانید کتابهای دیجیتال مارکتینگ را نیز با نرخ بسیار ارزانتری خریداری کرده و شروع به خواندن آنها کنید. معمولا کتابها دانش عملی زیادی به شما نمیدهند، اما ابزاری عالی برای شروع یادگیری بازاریابی دیجیتال هستند.
برای شروع، میتوانید یک کتاب بازاریابی دیجیتال کامل بخرید که از اول تا آخر بازاریابی دیجیتال را پوشش میدهد. همچنین میتوانید کتابهای مختلفی درباره موضوعات بازاریابی دیجیتال مانند سئو، بازاریابی رسانههای اجتماعی، وردپرس و موارد دیگر خریداری کنید.
وبلاگهای مربوط به دیجیتال مارکتینگ را بخوانید
برای یادگیری رایگان بازاریابی دیجیتال، میتوانید خواندن وبلاگها در اینترنت را به عنوان روشی آسان در نظر داشته باشید. خواندن وبلاگها نهتنها به شما در یادگیری مباحث مهم در رشته دیجیتال مارکتینگ کمک میکند، بلکه در مورد آخرین اتفاقات دنیای بازاریابی آنلاین نیز به روز میشوید.
چندین وبلاگ بازاریابی دیجیتال در اینترنت موجود هستند. با این حال، شما نیازی به خواندن همه آنها ندارید. بهتر است چند وبلاگ بازاریابی دیجیتال را انتخاب کنید و هفتهای دو یا سه بار آنها را بخوانید. این کار مطمئناً به شما در یادگیری بازاریابی دیجیتال کمک خواهد کرد. علاوه بر این، خواندن وبلاگها دایره لغات شما را نیز افزایش میدهد، بهخصوص اگر اهل کشوری غیر انگلیسی زبان هستید.
قیمتگذاری و تخفیف
نهایتا سیاستها و تحلیلهای شما هرچهقدر خوب باشند، اثربخشی دیجیتال مارکتینگ بر سیاستهای قیمتگذاری و تخفیفدهی استوار است، این که چه زمانی تخفیف بدهید و چه میزانی و بر چه اساسی بسیار مهم است. فروختن بیش از حد گران و یا ارزان محصول هر دو شما را متضرر میکند، بدین نحو که اولی مشتری را میپراند و دومی محصول را بیاعتبار کرده و سود شما را کاهش میدهد.
جمع بندی
در این مقاله به طور جامع بررسی کردیم که رشته دیجیتال مارکتینگ چیست. مفهوم دیجیتال مارکتینگ بر این باور استوار است که با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتالی، میتوان به طور مؤثرتری با مخاطبان هدف ارتباط برقرار کرد و آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کرد. این شامل شناخت عمیق از رفتار مشتریان و ترجیحات آنها میشود.
:: بازدید از این مطلب : 16
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0